The first part

ویو کیم تهیونگ

ساعت 5 و نیم صبح بود خیلی عرق کرده بودم لعنتی سریع رفتم حمام و اومدم تا لباسامو بپوشم شد 6 و ربع
(※مادر ناتنی ته ✿ پدر ته ¶خواهر ناتنی ته§ برادر ناتنی ته)
※عاا پسرم بیدار شدی*لبخند
♕میشه انقد ادای خوبارو در نیاری رو مخمه
✿بهتره با مادرت درست حرف بزنی تهیونگ
♕اون مادر من نیست اینو بفهم
※اشکالی نداره عزیزم شاید از من ناراحته
§18 ساله ازت ناراحته چون نمیخواد قبول کنه تو جای مادرشی و مادرش یـ هرزه بوده*پوزخند
♕یکبار دیگه گوه بزرگتر از دهنت و بخوری زندت نمیزارم*بلند میشه میزنتش سر میز حالتی که دستاشو مشت کنه
✿تهیونگ بسه حالا بهتره بری
♕تو چقد بی غیرتی جلوی خودت داره به زنت بی احترامی میکنه هه مث اینکه مادرم واقعا راس میگف من دیگه اینجا نمیمونم توام ادای مریضارو در نیار*در عمارتو کوبید و رفت
✿نام جونگ گیو یکبار دیگه فقط یکبار دیگه به برادرت بی احترامی کنی میکشمت دیگه شورشو در اوردی مرتیکه ی الدنگ
※عزیزم هنوز کامل صبحانتو نخوردی*دنبالش راه میوفته
✿پسرمم نخورده بود*رفت
※همش تقصیر توعه پسره ی احمق مکه هزار بار نگفتم بزار بمیره اونوقت خودم میدونم این عوضیو چیکار کنم*از گوشش میگیره
¶واقعا براتون متاسفم مادر هردوتون مث موش کثیفین دیگه نمیتونم توی این خونه بمونم*رفت بالا توی اتاق خودش
ـ
ـ
ـ
ا.ت ویو

ساعت 6و نیم بود امروز دانشگاه تعطیله میخوام به نامجون سر بزنم این چندوقت اصن ندیدمش پس سریع میرم یـ دوش اب سرد بگیرم
و صبحونه بخورم تازه باید ارایشم بکنم وویییی کلی کار دارم
ـ
ـ
پرش زمانی به ساعت 8 و نیم

ساعت 8 و نیمه دیگه باید به
نامجون زنگ بزنم که بگم میخوام برم اونجا
ـ
❀باید هرچه سریع تر اینکارو تموم کنین تا فرداشب بهتون وقت میدم
زززییینننگگگ
❀خب بسه دیگه برین
❀الو ا.ت کارم داری
♚بزار اول بگم سلام بعد اینطوری بگو
❀اینروزا سرم خیلی شلوغه ا.ت ببخشید اتفاقی پیش اومده سریع بگو
♚نه نه هیچی فقط میخواستم حالتو بپرسم ولی مث ایـ
❀باشه پس خدافظ*تلفنو روش قط کرد
√خیلی باهاش بد حرف زدی پسر
❀سوهو تو اینجا چیکار میکنی
√اومدم به رفیقم یـ سر بزنم و
❀و چی
√شب میخوام برم بار تازگیا این بار خیلی معروف شده بخاطر رقاصش گفتم بریم یـ حالی کنیم فقط نه نگو
❀فک کنم فکر خوبی باشه پـ
√شب ساعت 9 میام دنبالت دیگه میرم
❀مراقب باش






امیدوارم خوب شده باشه فقط بگین چطوری شده استرس دارم بخاطرش🫠
دیدگاه ها (۴)

بچه ها شاید دیگه فعالیت نکنم چون قراره از اذر ماه نباشم برای...

Part37

پارت ۷۳ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط